
در سطح خرد برند فواید زیادی دربر دارد. یکی از این موارد تمایز است. به این معنی که یک شرکت با داشتن یک برند خود را در بازار رقابتی متمایز میکند، فایده دیگر این است که یک برند میتوانند مشتری–های وفادار را جلب کند و همین طور وفاداری مشتریان را تصحیح کند. فایده دیگر خودکنترلی رفتاری است. بدین معنا که شرکتها به خاطر تعهدی که نسبت به حفظ استانداردهای یک برند دارد، رفتارهای درون سازمان خود را در بعد تولید و در بعد مجموعه خدمات و آنچه در شرکت انجام میدهند، حفظ میکنند و باقی نگه میدارند. به این خاطر که اگر قرار باشد رفتارهای یک شرکت تفاوت کند،کیفیت برند و ویژگیهای برند متفاوت خواهد شد و این مسئله به اهداف برندسازی لطمه میزند. از دیگر فواید میتوانیم به وجهه و اعتبار[1]شرکت اشاره نمود. شرکت هایی که معتبر هستند فی نفسه ارزش پیدا میکنند. لذا اعتبار و وجهه از دیگر فواید برند است .فایده دیگر سفارش دهی است.شرکتی که برند دارد می تواند به راحتی سفارش بگیرد،زیرا ویژگی برند از قبل مشخص شده و برای سفارش دهندگان آشناست.در نهایت میتوان به ثبات در کسب درآمد اشاره نمود. شرکتهایی که برندهای متفاوت دارند نگرانی زیادی نسبت به نوسانات فروش ندارند زیرا مشتری وفادار باعث ثبات فروش این شرکتها میشود.
اگر بخواهیم در سطح کلان صحبت کنیم، عمده فعالیت برند تولید ثروت است. شرکتها وقتی برند معتبر ایجاد میکنند اعتبار و به طبع آن ثروت میسازند. تحقیقاتی که در دنیا شده است نشان میدهد که 33 درصد ثروت جهانی، ثروت ناشی از برندهاست. یکی از شاخصهای بورس در آمریکا شاخصی است که ارزش داراییهای نامشهود، مجموعه شرکتهایی که در این شاخص فهرست شدند را نشان میدهد. در سال 1980،40 درصد از ارزش کل دارایی شرکتهای فهرست شده در بورس آمریکا، دارایی نامشهود بوده است. اما در سال 2002 این ، رقم به 70 درصد رسیده است. به عبارتی روند حاکم در شرکتهای معتبر دنیا به گونهای است که در سطح خرد و کلان، حرکت سمت برند مشاهده میشود(امیرشاهی،90).
برند موفق می تواند اهرمی برای موفقیت دیگر محصولات جدید بنگاه باشد. یک محصول با برند موفق معمولاً قابل فروش به قیمت بالاتر میباشد، از وفاداری بیشتر مشتری برخوردار است و موجب سهولت انتخاب مصرفکننده میشود(دویلر[2]،1990). تجربیات نشان داده است که یک برند قوی، ابزاری مهم در پیادهسازی اهداف بازاریابی برای بهبود وفاداری برند[3]، افزایش روانهسازی محصولات جدید به بازار، سهامداران بیشتر و افزایش سود صاحبان سهام و تمایز آشکار، ارزشمند و پایدار و نیز سادهسازی تصمیمگیریهای مشتریان، کاهش ریسک مشتریان و تعیین مجدد انتظارات آنها به شمار می–آید(دواساگایم وباف[4]،2010). یک برند قوی میتواند با ارزشترین دارایی یک موسسه تجاری محسوب شود زیرا باعث میشود سازمان حاشیه سود بیشتر، کانالهای همکاری بهتر و همچنین مزایای دیگر را بدست آورد(اولسون[5]،2008). برند میتواند باعث تمایز در قیمت و یا مقدار تقاضای کالاها و خدمات مشابه شود(رولک[6]،2006).
ساخت برند به فرایندی اشاره دارد که یک سازمان را معرفی کرده و نشاندهنده میراث، ارزشها، فرهنگ، مردم و استراتژی برند آن سازمان است. برند باید در هماهنگی کامل با تمام فعالیتهای بازاریابی شما باشد،ارتباط مستقیم با بازار داشته دارای ثبات رفتار بوده و نسبت به مشتریان وفادار باشد(صفار و خیری،1391). اشتالر4 اصل برای برندسازی تشریح میکند:
1- به دنبال هویت برند[7] باشید، در پی تصویر برند[8] نباشید.
[1].Credibility
[2] .Doyler
[3].Brand loyalty
[4].Devasagayam & Buff
[5] .Olson
[6].Roulac
[7].Brand identity
[8] .Brand image