
2-2-1- تعریف و مفهوم فساد
فساد از ریشه « فَسَد » به معنی تباهی، اخلال و منع از رسیدن به یک هدف مطرح است و در زبان لاتین به واژه «corruption» و ریشه «rumpere» مصطلح است که به معنی شکستن یا نقض کردن میباشد؛ به عبارت دیگر منظور این است که چیزی شکسته یا نقض میشود و این چیز میتواند قوانین و مقررات یا قواعد و مقررات اداری باشد. (بدین معنی، فساد یعنی هر پدیدهای که یک مجموعه را از اهداف و کارکردهای خود بازدارد) (تانزی[1]، 1378).
فساد : فساد، سوء استفاده از قدرت عمومی برای کسب سودهای شخصی است که مانع منافع عمومی میشود. (لانگست و همکاران، 2002 ،ص7).
2-2-2- تاریخچه و پیشینه فساد
فساد اداری به قول آقای آلاتاس[2] از زمان هامورابی یعنی 1200 سال قبل از مسیح معمول بوده است (رفیع پور ،1386: ص 23). مباحث نظری درباره فساد در دهه 1950 به شکل جدی طرح شد، و از دهه 1970 اولین آثار و مطالعات نظری و بررسیهای تجربی درباره فساد و علل آن ارائه شد و از آن زمان به بعد مقوله فساد به عنوان یکی از مهمترین مباحث در زمینه دولت، حکمرانی و توسعه مطرح بوده است (صادقی و همکاران، 1388: ص2).
افزایش شهرنشینی نیز در سالهای اخیر افزایش بوروکراسی اداری را به همراه داشته است و همین امر راه را برای افزایش فساد هموار کرده است.
ویل دورانت در کتاب «درسهای تاریخ» میگوید: «… نادرستی در میان مردم و فساد در دولتها همیشه وجود داشته است…» یکی از نویسندگان به استناد متون باستانی مینویسد؛ «… حکومتها همیشه نگران سوء استفاده شخصی صاحب منصبان و کارگزاران دولتی از موقعیت و امتیاز شغلی خود بودهاند». کاتیلیا[3] نخستوزیر یکی از ایالات شمال هندوستان در حدود دو هزار سال پیش در یک نوشته به جا مانده از آرتاشاسترا[4] میآورد: «همانگونه که اگر ذره عسل یا سم بر نوک زبان فردی ریخته شود چشیدن آن اجتنابناپذیر است امکان ندارد کسی با بیتالمال سر و کار داشته باشد و حداقل مقدار کمی از ثروت شاه را نچشد» (زرندی، 1391). او در این کتاب علت اصلی پیدایش فساد در میان کارکنان دولتی را تمرکز همه امکانات و منابع در دست حکومت ذکر کرده است (چاروسه، 1381). در سند مکتوب دیگری متعلق به 2300 سال پیش نخستوزیر یکی از مناطق هند به نام چاندراگپتا[5] در خصوص چهل روش مختلف در اختلاس و سوءاستفاده از منافع دولت هشدار میدهد. در چین باستان به منظور افزایش مقاومت مسئولین در برابر وسوسه فساد مبلغی تحت عنوان «غذای ضد فساد»[6] به آنها میپرداختند. ابن خلدون مورخ و جامعهشناس و متفکّر اسلامی در قرن چهاردهم میلادی به فساد اداری توجه داشته و علت اصلی آن را علاقه شدید طبقات حاکم به زندگی تجملاتی عنوان میکند. ابن خلدون ستم را ویران کنندهی عمران و اجتماع، و تجاوز به اموال مردم را مایهی نومیدی و از کار انداختن ابتکارها برای به دست آوردن ثروت میداند. میزان به کار گرفتن ابتکارهای فردی و توسعهی اقتصادی تابعی از متغیر اعمال تجاوز نسبت به رعیّت و مداخلهی دولت در جریان بازار است: «چنان که اگر تجاوز بسیار و عمومی باشد و به همهی راههای کسب معاش سرایت کند، آن وقت مردم به علت نومیدی از پیشه کردن انواع حرفهها و وسایل کسب روزی دست از کلیهی پیشهها و هنرها برخواهند داشت» (زرندی، همان منبع).
با نگاهی به ویژگیهای ساختار اداری سنتی و محیط اجتماعی و سیاسی در نخستین مراحل پیدایش و گسترش بوروکراسی مدرن در ایران (در زمان قاجاریه)، میتوان نقش مقام اداری در آن دوران را بهتر دریافت. برخی از ویژگیهای ساختار اداری در آن مرحله چنین بوده است:
- وجود نظام خرید و فروش مشاغل و مقامات رسمی
- به مقاطعه دادن سازمانهای اداری در برابر گرفتن بخشی از درآمد آنها
- به مقاطعه دادن زمینهای کشاورزی دولتی یا درآمدهای مالیاتی آنها به جای پرداخت حقوق رسمی و منظم مقامات اداری
- جدا نبودن منابع مالی اداری و شخصی از هم
- نبود یک نظام منظم پرداخت حقوق و پاداش در بوروکراسی دولتی و به تعویق افتادن حقوق کارمندان دولت، ارتشیان و …
در چنین شرایطی این احتمال که کارکنان دولت همانند یک سوداگر شغل خود را منبع درآمد انحصاری شمرده و به هر روشی سعی بهره برداری بیشتر از این انحصار بنماید افزایش مییابد. در همین دوره است که لرد کرزن نقل میکند: ” کلمه مداخل که ترجمه مناسبی در زبان انگلیسی ندارد، در گوش برخی از مأموران ایرانی اثر مطبوعی دارد که فهم آن برای اروپاییان آسان نیست؛ یعنی آنچه انسان به وسیله رشوه و یا وسایل ناروا تحصیل کند. بسیاری از مأموران ایرانی بیشتر در پی مداخل هستند، نه دنبال اجر و مزد که به عنوان مقرری دریافت میدارند. بنابراین در ایران هر مقامی که درآمد محدود دارد و فرصت تحصیل مداخل پیش نمیآورد، شغل و کار بیمقداری محسوب میشود” .
[1]– Tanzi
[2]– Alatas,1990
[3]– Kautilya
[4]– Arthashastra
[5] -Chandragupta
[6] -Yang – Lien