
موضع گیری نماید. دو مورد از گویههای مذکور در این اثر پژوهشی فارغ از حیطه غالب کنش پاسخگو هستند.
“آدم باید مواظب باشد لقمه حرام نخورد”
” مهم نیست که شغل ودرآمدش حلال باشد یا نه مهم این است که شغل پر درآمد باشد.” (عظیمی هاشمی،1382 :168 ).
بدیهی است که معاملات اقتصادی و….در زمره حیطه غالب کنش افراد در سن و سال دبیرستانی نیست و پاسخگویان در این حوزه فاقد تجربه کافی و لذا فاقد موضع واقعی11 هستند و لذا امکان ارائه پاسخهای کلیشهای از سوی پاسخگو زیاد میگردد که خود سبب غیر نرمال شدن توزیع خرده مقیاس مذکور میگردد که در واقع مقدمه پدید آمدن اشکال سوم است.نکته سوم:در این اثر تحقیقی متغیر وابسته غیر نرمال است ولذا قابلیت استفاده از تحلیل رگرسیون و آزمونt را ندارد. اشکالات سهگانه مذکور سبب میشود که مهمترین نتیجه پژوهش مذکور یعنی” بعد پیامدی دینداری قویترین همبستگی را با رضایت از زندگی دارد” مخدوش باشد.
2-2-1-8- ابعاد رضایت از زندگی (علیخواه 1383 )
نویسنده در اثر تحقیقی خود تحت عنوان سنجش مفاهیم اساسی علوم اجتماعی به جمع آوری مفاهیم اساسی علوم اجتماعی در میان آثار پژوهشی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا پرداخته است. دو اثر پژوهشی که نویسنده از آنها نیز یاد کرده است آثار پژوهشی آقایان فریدون علیخواه ـ نویسنده ـ و فیض ا… نوروزی است.اگر چه در هر دو اثر مذکور به متغیر ” رضایت از زندگی” پرداخته شده است، اما از آنجا که در هر دواثر رضایت از زندگی متغیر اصلی (وابسته) پژوهش نبوده است؛ به نظرمی رسد به اندازه کافی مورد موشکافی قرار نگرفته است. به اختصار می توان گفت که در اثر پژوهشی آقای علیخواه برای ” رضایت از زندگی” شش بعد در نظر گرفته شده است که عبارت هستند از: 1- رضایت از زندگی خانوادگی (شامل رضایت از همسر و فرزند) 2- رضایت از شغل 3- رضایت از روابط اجتماعی (همکاران و همسایگان) 4- رضایت از در آمد 5- رضایت از تحصیلات 6- رضایت از تسهیلات مهم خانواده. که در سؤالات مذکور میزان رضایت از زندگی در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد که هر چه رضایت از زندگی بیشتر باشد گرایش به آزادی بیشتر است. (علیخواه ،1383: 340-339). نکته قابل ذکر در باره کار ایشان این است که متغیر رضایت از زندگی در این تحقیق فاقد روایی محتوایی12 است .یعنی برخی از حیطه های رضایت از زندگی مانند ” رضایت از خود” آورده نشده است. در اثر پژوهشی دوم نیز می توان به اختصار گفت که برای رضایت از زندگی پنج بعد در نظر گرفته شده است که عبارتند از رضایت از رشته تحصیلی، رضایت از محله سکونت، رضایت از خانواده، رضایت از کشور و رضایت از مسؤولین. در پرسشنامه مذکور متغیر رضایت در قالب طیف سه گزینه ایی لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که میزان رضایت از زندگی با فردگرایی رابطه ای زیاد دارد.(همان: 8-257)
در باره اثر ایشان دو نکته قابل ذکر است:
الف- نخست اینکه متغیر رضایت از زندگی در این تحقیق فاقد روایی محتوایی است .مثلادر این اثر نیز رضایت از خود و رضایت از محیط کار یا تحصیل مورد بررسی قرار نگرفته است.
ب- نکته دوم نیز اینکه متغیررضایت از مسؤلین معطوف به متغیر رضایت اجتماعی است نه رضایت از زندگی.
2-2-1-9- مفهوم رضایت و ابعاد آن(محسنی 1379)
در این اثر تحقیقی که در قالب کتاب چاپ شده است؛ محقق ابتدا به مفهوم رضایت میپردازد: “رضایت هم متغیر است و هم دارای ابعاد مختلفی است که بدون تردید با نیازهای بشری و ارضای آنها در رابطه است؛” محقق برای رضایت اجتماعی هفت بعد در نظر میگیرد که عبارتند از “رضایت از شهر محل زندگی، رضایت از خانواده، رضایت از سلامت فردی، رضایت از تغذیه، رضایت از مسکن، رضایت از وضع مالی، رضایت از بخت و اقبال” تمام هفت حوزه مذکور در قالب طیف سه گزینهای لیکرت مورد سنجش قرار میگیرد.
در این تحقیق رضایت از زندگی گاهی در ذیل رضایت اجتماعی و در زمره ابعاد آن است که در واقع بعد هشتم آن را تشکیل میدهد (محسنی،1379 :540). و گاه چیزی متمایز از آن ابعاد است و در زیر مجموعه رضایت اجتماعی قرار نمیگیرد. (همان:259) در هر حال نظر محقق درباره این متغیر (رضایت از زندگی) چندان مشخص نیست. در هر حال از نظر محقق رضایت از زندگی، هر چند که موضوع یا زمینه مشخصی را مطرح نمیکند، شاخصی برای بیان سطح رضایت از مجموعه عوامل و عناصر زندگی است؛ و به همین نسبت قضاوتهای کلی گرایانهای را نیز به همراه دارد. سطح نارضایتی کامل از زندگی برابر با 6/7% و نسبت افراد کاملاً راضی نیز برابر با 7/65% است. نسبت آنها که عقایدی در حد وسط دارند و اظهار میکنند تا حدی از زندگی خود راضی هستند به 7/25% میرسد. بررسی پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران در سال 1353 در 24 شهر ایران بر روی 4420 نفر نشان میدهد که نسبت ناراضیان از کل زندگی (پرسش کاملاً مشابه) برابر با 7% بوده است. که با نسبت، تشابه کامل دارد (همان:7ـ256).در ادامه رابطه برخی متغیرها با رضایت از زندگی سنجیده شده است که در این میان جنس، سن، وضع تأهل فاقد رابطه معنادار است ولی سواد و درآمد رابطه معناداری با رضایت از زندگی دارند. ایراد قابل طرح بر این تحقیق این است که متغیرهای سواد و درآمد که هر دو در سطح سنجش رتبهای میباشند با آماره کیدو مورد سنجش قرار گرفته است. نیز رضایت از زندگی فرد صرفاً با یک گویه سنجش شده است: “آیا به طور کلی از زندگی خود راضی هستید؟” شایان
ذکر است که ارقام مختلف رضایت اجتماعی در این تحقیق بسیار بالا و قابل تردید است:
جدول2-16رضایت از زندگی به تفکیک ابعاد اجتماعی
مجموع رضایت نسبی و کامل (%)
حوزه رضایت
1/97
زندگی خانوادگی
7/92
وضع تغذیه
9/91
وضع سلامت
9/87
وضع مالی
8/85
وضع مسکن
4/83
شهر محل زندگی
6/71
بخت و اقبال
که در مورد رضایت از کل زندگی همچنانکه ذکر شد 7/65 درصد است. (همان:259 )
2-2-1-10- هفت عامل همبسته با احساس رضایت از زندگی( نیکجو )
ایشان اشاره به این دارند که احساس رضایت از زندگی به هفت عامل زیر بستگی دارد:
الف- خوشبینی13 یعنی روی مثبت حوادث را دیدن
ب-کار: به ویژه کاری که دارای امنیت شغلی باشد
ج- خانواده: احساس رضایت خانوادگی موجب کاهش اثرات نگرانیهای زندگی می شود. در مطالعهای که در مورد مردان مبتلا به سکته قلبی انجام شده مشخص شده که درد پس از سکته قلبی در بیمارانی که همسری حمایتگر داشتهاند به طور برجستهای کمتر از بیمارانی بوده که همسر حمایتگر نداشتند.
د-طبیعت: طبیعت ما در زندگی و حیات در روی کره زمین است. احساس آشنایی و آرامش و زیبایی که در دامان طبیعت به انسان دست میدهد منبع نیرومندی برای رسیدن به احساس رضایت از زندگی است.
هـ هنر: آشنایی و علاقهمندی و استفاده و لذت بردن از هنرهای هفتگانه میتواند در ایجاد و یا تقویت احساس شادی و رضایت از زندگی موثر باشد
و- شوخ طبعی14: گرچه هنور تحقیقات دقیقی در مورد خنده انجام نشده است، ولی تصور میشود که خنده موجب آزادشدن مواد ارپیومی درونزا ـ مانند آندورفینهاـ می شود که احتمالاً با احساس راحتی و شادابی پس از خنده ارتباط دارد.
ز- معنویت15: منظور از معنویت چیزی ورای عقاید مذهبی مرسوم است معنویت دلالت بر وحدتی آسمانی و عشقی بیحد و مرز و طبقهبندی نشده دارد. اتصال و اتکال به منبع لایزال، منبعی عظیم از آرامش و اطمینان برای فرد به ارمغان میآورد.
2-2-1-11- بررسی میزان رضایت از زندگی( قاضی طباطبایی16 )
در بخشی از این تحقیق، محقق به بررسی میزان رضایت از زندگی پاسخگویان پرداخته است. 9 گویه به کار رفته در این تحقیق به شرح ذیل است.
1ـ من از دست زندگیام درمانده شدهام.
2ـ من از روند زندگی خود راضی هستم
3ـ روز به روز که میگذرد وضعیت زندگی ما بهتر میشود.
4ـ من در مقابل مشکلات زندگی احساس ناتوانی میکنم
5 ـ احساس میکنم در مقابل مشکلات زندگی تنهایم و هیچ پشت و پناهی ندارم
6ـ در طول زندگیام به آرزوهایم دست یافتهام
7ـ در خانواده ما روز به روز احترام و ادب بین من و همسرم کمتر میشود
8ـ من نسبت به آینده خانوادهام خوشبین هستم.
9ـ فکر میکنم همسرم از زندگی با من راضی است
2-2-1-12- ابعاد رضایت از زندگی (شورای علمی پژوهشگران17 1381 )
در بخشی از این تحقیق به بررسی ” احساس دوستی با اعضای خانواده ” میپردازد؛همچنانکه در برخی از آثار پژوهشی مشاهده می شود احساس دوستی با اعضای خانواده یکی از ابعاد رضایت از زندگی است. در پیمایش مذکور احساس دوستی با اعضای خانواده با سه گویه سنجیده شده است( بی نام،1381 :213ـ210).
1ـ معمولاً هر چند وقت یکبار با اعضای خانواده خود، مشورت و همفکری دارید؟
2ـ هر چند وقت یکبار باآنها اختلاف و بگومگو پیدا میکنید؟
3ـ هر چند وقت یکبار با آنها درد دل میکنید؟
به نظر میرسد که برای احساس دوستی در این تحقیق دو بعد در نظر گرفته شده یکی بعد عقلایی که معرف آن مشورت با اعضای خانواده است و دوم بعد احساسی عاطفی که معرف آن انجام درد دل و فقدان اختلاف و بگو مگو است. در این اثر تحقیقی به ارائه جدول توصیفی بسنده نموده است در مقایسه میان افراد مجرد و متأهل جدول ذیل حکایت از تفاوت بین میزان مشورت افراد مجرد و متأهل داردبه طوری که افراد متاهل مشورت و همفکری بیشتری با خانواده خود می نمایند(سطح معناداری 051/0 آماره 092/0)
این مقایسه در مورد اختلاف و بگو مگو در بین افراد متأهل و مجرد معنادار نیست ولی در مورد درد دل معنادار است (سطح معناداری 000/0 آماره 199/0). سه گویه مذکور را چنانچه در بین مردان و زنان مقایسه نماییم مورد مشورت و همفکری معنادار نمیباشد در مورد اختلاف و بگومگو نیز معنادار نمیباشد ولی در مودر درد دل معنادار است یعنی افراد متاهل بیشتر با اعضای خانواده خود درد دل می نمایند. (سطحمعناداری 001/0 آماره 136/0)
گر چه در این اثر تحقیقی به ایجاد شاخصی مرکب از سه معرف مذکور نپرداخته است ولی نتایج آن بارقههای ایجاد فرضیاتی را در ذهن پدید میآورد. میتوان گفت احساس دوستی با اعضای خانواده به طور معناداری در بین افراد مجرد و متأهل متفاوت است ولی در بین زنان و مردان این تفاوت قابل ملاحظه به نظر نمیرسد.با توجه به اینکه پیشبینی میشود احساس دوستی با اعضای خانواده یکی از ابعاد رضایت از زندگی باشد؛ پیشبینی میشود رضایت از زندگی حداقل در بعد مذکور در بین افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد است.
2-2-1-13-وضعیت و نگرش جوانان ایران گزارش نهایی نتایج پژوهشی طرح مشاوره ملی با جوانان1380
مطابق یافتههای پیمایش مذکور در پاسخ به سوال” احساس میکنم شادابی و نشاطی را که یک جوان باید دارا باشد، ندارم” 56 درصد پاسخگویان فاقد شادابی و نشاط طبیعی جوانی بودهاند (بی نام،1380: 60). که حکایت از پایین بودن احساس شادابی و نشاط در
جوانان است . در مجموع به لحاظ بهداشت روانی نتایج واقعاً نگران کننده و هشدار دهنده است شایان ذکر است وضعیت مذکور در میان دختران و پسران تفاوت معناداری ندارد بررسی وضعیت سلامت روانی با دو پرسشنامه انجام پذیرفت و مجموعاً از هر دو پرسشنامه چنین نتیجهگیری میشود که مشکل روانی در دختران بیش از پسران است هر چند مشکلات روانی خفیف در دختران شیوع کمتری دارد. (همان: 159). در تحلیل وضعیت مذکور بر اساس سطح درآمد خانواده وضعیت سلامت روانی افراد با درآمد پایین نسبت به افراد، درآمد متوسط و بالا متفاوت است؛ یعنی افرادی که درآمد پایین دارند به طور معناداری نسبت به افرادی که در آمد متوسط و بالا دارند کمتر است ولی بین افراد با درآمد متوسط و بالا تفاوت معناداری (براساس آزمون تو کی) مشاهده نشده است(همان :200).
به لحاظ متغیر تحصیلات؛ بهترین سطح رضامندی نسبت به سلامتی به ترتیب
Leave a Reply