
است که در نتیجه آن وجدان جمعی هم ضعیف میشود
در جوا معی که تمایزهای اجتماعی بین افراد ظاهر میشود، هرکس آزاد است در مقدار زیادی از اوضاع و احوال به دلخواه خویش فکر کند، بخواهد یا عمل کند. بر عکس، در جوامع دارای همبستگی ساختگی یا مکانیکی، مهمترین بخش هستی فرد تابع فرامین و ممنوعیتهای اجتماعی است(گسن، ترجمه مهدی کی نیا،1370).
نیروی این وجدان جمعی پا به پای گسترش آن افزون میشود. در جوامع بدوی، وجدان جمعی نه تنها بزرگترین بخش هستیفردی را در بر میگیرد، بلکه احساسات مشترک از نیروی عظیمی برخوردارند که از طریق شدت کیفرهایی که به افراد خاطی و زیر پا گذرانده ممنوعیتها داده میشود میتوان به اهمیت آنها پی برد. هر قدر وجدان جمعی قویتر باشد خشم عمومی بر ضد جرم، یعنی بر ضد تخطی از فرامین اجتماعی حادتر است. بالاخره، وجدان جمعی فقط به صورت عام نیست، بلکه موارد خاص هم دارد. وجدان جمعی، جزئیات تفصیلی هرکردار و هر اعتقادی را تعیین کرده است(گسن ، ترجمه مهدی کی نیا،1370).
دورکیم تصور میکند در جامعه ای که همبستگی ارگا نیکی یا اندامی بر آن حاکم است، دایره عمل آن بخش از هستی که تابع وجدان جمعی است کاهش مییابد0 واکنشهای جمعی بر ضد تخطی از ممنوعیتهای اجتماعی تضعیف میگردد وخصوصأ دامنه تعابیر فردی فرامین اجتماعی توسعه بیشتری پیدا میکند. در ارتباط با نظام حقوقی، دورکیم دو نوع حقوق تشخیص میدهد که هر یک از آنها مختصنوعی از همبستگی است حقوق تنبیهی، که خطاها یا جرم را کیفر میدهد و حقوق ترمیمی یا جبرانی، که ذات آن به کیفر رساندن افراد به دلیل تخطیشان از قواعد اجتماعی نیست، بلکه احیاء امور در صورت ارتکاب خطا یا ایجاد همکاری بین افراد است(گیدنز ، ترجمه یوسف اباذری،1363).
همه قوانین با تضمین همراه هستند. تضمینها سرشت اجباری قو اعد اخلاقی را نشان میدهند. از این رو طبقه بندی صورتهای قانون بر اساس انواع جریمه ای که در بردارند، راه مفیدی است که با آن میتوان انوع گوناگون نظامهای اخلاقی را تشخیص داد(گیدنز ، ترجمه یوسف اباذری،1363).
به نظر دورکیم، تنها ویژگی مشترک و عام جرمها در این است که جملگی به معتقدات اخلاقی که عامه مردم بدانها سخت پای بندند تجاوز میکنند و در نتیجه باعث عکس العمل کیفری جامعه میشوند. بدین ترتیب به نظر وی، هر قدر وزنه حقوق بازدارنده بر حقوق غرامتی بچربد، وجدان جمعی متحدتر و دربسته تر است. بر این اساس میتوان نشان داد که وجدان جمعی در سادهترین صورتهای جامعه از همه منسجم تر و نیرومندتر است. نفوذ نسبی حقوق بازدارنده شاخصی از برتری و تفوق همبستگی مکا نیکی است (گیدنز ، ترجمه یوسف اباذری،1363).
موضوع دیگری که در ارتباط با نگرشها و رفتارهای افراد وگذر از جامعه سنتی به مدرن مطرح است، محتوا وکیفیت جامعه پذپری است. جامعه همواره با گروهی از مشمولان خام و نادان سروکار دارد که باید آنها را به افرادی تولیدگر و مسئول مبدل کند تا بتوانند همیارانه با دیگران کار کنند و در سهم خود برای تأمین رفاه و آسایش گروه مشارکت بورزند.
وسیله و راهی که جامعههای انسانی برای انجام این وظایف به کار میگیرند، فرایند اجتماعی کردن یا جامعه پزیری نامیده میشود. این فرایند به افراد کمک میکند تا فرهنگ خود را یاد بگیرند و مهارتهایی را کسب نمایند که عضویت فعال آنها در جامعه را تضمین کند (لنسکی و نولان،ترجمه ناصر موفقیان،1380).
بدین ترتیب میتوان گفت که در فرایند جامعه پذیری شخصیت فرد شکل میگیرد. شخصیت نظام تمایلات فرد است. تمایلات نیازهای هنجاری شده ای هستندکه طی فرایند جامعه پذیری حاصل میشوند. به عبارت دیگر تشکل و رشد شخصیت از طریق ترکیب نیازهای ارگانیک با انتظارات اجتماعی در مراحل گوناگون جامعه پذیری و در برخورد با محیطهای اثباتی، اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد. با تشکل شخصیت، اجتماع، دیگر چیز غریبه و جدا از فرد نیست، بلکه جزئی از او و در او است. گرچه هر دو همانند هم نیستند(چلبی،1375).
انتظارات اجتماعی به راههای مختلف در زمینههای اجتماعی متفاوت بر دوش انسان گذاشته میشود. این تجربه از طریق فرایند جامعه پذیری صورت میگیرد. این زمینههای اجتماعی غالباً از نظام فرزند- مادری شروع شده و به دنبال آن فرد با نظامهای پدر – فرزندی، خواهربرادری، مدرسه، گروه همسالان، رسانههای جمعی، گروههای حرفه ای وغیره مواجه میشود (چلبی،1375).
بر این اساس ممکن است انواعی از شخصیت شکل گیرد. به عنوان مثال، در جامعه سنتی، شخصیت سازشکار و سنتی که درآن قطبهای پویای شخصیت، مثل هوش تحت انقیاد قطبهای کنترل کننده، مثل وابستگی عاطفی به دیگران واقع شدهاند، شکل میگیرد. در شخصیت سازشکار با سنتی عوامل تغییردهنده (هوش) رشد نیافتهاند.در حالی که بالعکس عوامل نظم دهنده (تعهد عاطفی) رشد یافتهاند. به طوری که شخص با احساس تعهد شدید نسبت به دیگران، در مواجهه با شرایط جدید آمادگی پذیرش نوآوری و ارائه راه حلهای جدید را ندارد. در حالی که در جامعه مدون، شخصیت پیشرفته شکل میگیرد.
در این نوع از شخصیت تفکیک و انسجام صورت گرفته است. به طوری که ضمن آن که قطبهای کنترل کننده شخصیت شامل هوش، ظرفیت اجرا، وابستگی عاطفی تعمیم یافته و هویت فردی رشد یافته است، در عین حال همگی آنها در یکدیگر نفوذ کرده است. یعنی این که شخصیت پیشرفته در هر وضعیتی دارای هدف است استعداد یادگیری تعمیم یافته خود را به کار میگیرد0 دارای هویت فردی است و در همان حال دارای تعهد تعمیم یافته نسبت به همه چیز هست (چلبی ،1375).
به علاوه فرایندهایی نظیر شهری شدن، تعلیم و تربیت، وسایل ارتباطات جمعی، و صنعتی شدن، میتوانند به تبدیل انسان سنتی به انسان مدرن کمک نمایند. اقتصادهای گوناگونی که در نقاط معینی بر اساس تمرکز صنایع برپا شدهاند و عواملی که از لوازم تمرکز صنایع است، سبب شده است که انسان معاصر بیشتر در شهر و یا مجموعههای شهری زندگی کند. وی نه تنها داخل در ازدحام جمعیت میگردد، بلکه به کلیه منابع و انگیره هایی که از خصوصیات زندگی شهری هستند دسترسی پیدا میکنند.
یکی از این انگیره ها وسایل ارتباط جمعی از قبیل روزنامهها، رادیو، سینما و تلویزیون است. تجربه انسان معاصر از مکانهای جدید و افکار جدید از راه آموزش در مدرسه افزایش مییابد. حتی اگر او خود به طور مستقیم ازآموزش در مدرسه استفاده نکند بچههای او به طور غیرمستقیم نفوذ مدرسه را به منزل میآورند.
یکی دیگر از مظاهر زندگی شهری این است که فرد کمتر در قید شبکه روابط خویشاوندی است، شاید او با برخی از هم شهریها و هم ولایتیهای خود ارتباط داشته باشد، اما اصولاً بیشتر با محیطهای اداری و غیر شخصی سر وکار دارد، و این قبیل محیطها اغلب نسبت به مناسبات شخصی بی توجه هستند. در عوض بیشتر با محیط غیرشخصی و اداری درگیر است کهبه مناسبات شخصی عنایت ندارد و در مواقع گرفتاری و سختی با افراد و دستگاههایی سر وکار پیدا میکند که روابط او با آنها خیلی رسمی و احیاناً خیلی حساب شده است (وینرد ، ترجمه رحمت الله مقدم مراغه ای،1355).
22-2- نظریه مورد استفاده
با توجه بهمرور یافتههای پژوهشهای تجربی و نظریههای مرتبط با موضوع تحقیق، میتوان گفت اساس نظریه راهنمای تحقیق را نظریات نوسازی تشکیل میدهد، که عمدتاً مفهومسازی دوگانه سنتی و مدرن را، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد، مطرح میسازد.
برای این منظور، یعنی توضیح جامعه سنتی و مدرن و رابطه فرد با نظام اجتماعی، از نظریات و آراء تونس درزمینه تفکیک اجتماع از جامعه، نیل اسملسر بهویژه تأکید بر فرایند تفکیک و تمایز اجتماعی در جامعه مدرن و چند کارکردی بودن نهادها در جامعه سنتی و تک کارکردی و تخصصی شدن نهادها در جامعه مدرن، ردفیلد در باب ویژگیهای جامعه قومی (سنتی) و شهری (جامعه مدرن)، بهویژه تأکید او بر اهمیت گروه خویشاوندی در جامعه قومی، بهخصوص آراء دورکیم، در باب تفکیک جامعه دارای انسجام مکانیکی (سنتی) از جامعه دارای انسجام ارگانیکی (جامعه مدرن) و تأکید بر اهمیت وجدان جمعی در تعیین چگونگی رفتار و باورهای افراد و بروز خشم عمومی بر ضد جرم و تخطی از فرامین اجتماعی در جامعه دارای انسجام مکانیکی و در جامعه دارای انسجام ارگانیکی، تضعیف واکنشهای جمعی بر ضد تخطی از ممنوعیتهای اجتماعی و بهعبارتدیگر آزادی عمل فرد بهعنوان یک شخص حقوقی استفاده گردیده است.
اگر روستا را نماد جامعه سنتی و شهر را نماد جامعه مدرن بدانیم، باید گفت که شهرها همیشه برای انجام پارهای کارکردها به وجود آمدهاند که انجام آنها از عهده. اشکال دیگر اسکان ساخته نبوده است. از بدو تاریخ، شهرها دو کارکرد اولیه و عمده داشتهاند: اداری و تجاری. در جریان مبادلات مردم شهر با محصولات و راه و رسم زندگی مردم دیگر آشنا میشدند بدین ترتیب، شهر، نه به الزام، بلکه طبق معمول، مرکزی بود که افکار جدید در آن جریان مییافت و مبادلات فکری را میسر میساخت و حداقل میتوان گفت که مبادلات فکری در شهرها بیشتر از مراکز روستایی ممکن است (وینرد ،ترجمه رحمت الله مقدم
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
باید تأکید شود رشد و تکوین شخصیت و گرایش افراد در جامعه سنتی و مدرن از طریق فرایند جامعهپذیری یا اجتماعی شدن صورت میگیرد. در طی این فرایند انگارههای ارزشی، که در جامعه سنتی بهطور عمده خاص گرا، عاطفی و انتشاری است، منتقل میشود. گرایش افراد در اثر تعامل با اعضای خانواده و بزرگان نهادینه و درونی میشود. درحالیکه در جامعه مدرن استعدادها، سلایق، ارزشها و گرایشهای افراد. در فرایند جامعهپذیری توسط خانواده، گروه همسالان، مدرسه، رسانهها و محیط کار شکل میگیرد. ضمناً آنکه در سازمان رسمی مدرسه انگارههای ارزشی بهطور عمده عامگرا و خنثی هستند. بهعلاوه، استفاده از رسانههای جمعی در جامعه مدرن در کنار آموزش مدرسهای، مسافرت و محیط کار میتواند تحول عمدهای در گرایش افراد به وجود آورده و درنتیجه از خودمحوری، قوم مداری و خاص گرایی افراد بکاهد (چلبی، 1375).
در این میان استفاده از رسانهها، که یک عامل بسیار مهم جامعهپذیری است، زمینه یادگیری اجتماعی و ابزار عمدهای برای مشارکت افراد در جامعه » پیرامونیشان را فراهم میآورد (روزن گرن و ویندال ، 1989 ).
23-2- تعریف مفاهیم متغیرها
1-23-2- تعلق به جامعه قبیلهای:
به میزان تعلق یا وابستگی به گروهی از افراد که بر مبنای همخونی و اصل و نسب مشترک یا واحد گرد هم آمدهاند اطلاق میشود. خاص گرایی، جمعگرایی، همبستگی درونی قوی و کنترل اجتماعی غیررسمی از ویژگیهای بارز افراد این جامعه است.
2-23-2- تعصب قومی قبیلهای:
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: آنکه عملش نتواند او را بهجایی برساند و نسبش نیز او را بهجای نخواهد رساند (سنن ابی داود، ج 2، ص، 625).
یکی از انواع تعصب که متأسفانه در جامعه ما بهشدت رواج دارد و با شدت بالایی موجود است، تعصب قومی-قبیله ای یا همان تعصب نژادی است. که بر اساس آن جامعه ما به اقوام مختلف و چندگانهای تقسیمشده که هر یک خود را برتر از دیگران میداند. همین تقسیمبندیهای نژادی و قومی است که اختلافات را دامن زده و سبب تفرقه در میان افراد جامعه شده و از اتحاد و اتفاق جلوگیری میکند.
بااینکه قرآن و احادیث بهشدت این تعصبات قومی و قبیلهای را نفی میکنند اما متأسفانه این نوع تعصب چنان در میان افراد ریشه دوانده و نفوذ یافته که عوام و خواص جامعه به آن مبتلا هستند و تقریباً در جامعه بلوچ، کمتر کسی یافت می
Leave a Reply