ضرورت شاخه کاردانش:/پایان نامه درباره کارایی مدارس کاردانش
1 min read
ضرورت ایجاد شاخه کاردانش
۱- ابتر ماندن و رها شدن فرآیند هدایت تحصیلی در دوره متوسطه و کم توجهی به پرورش علاقه و استعداد دانش آموزان و نداشتن انعطاف لازم برای پاسخگویی به علاقه ها و پرورش استعدادهای متفاوت.
۲- تأکید و تمرکز بر آماده کردن کلیه دانش آموزان برای ورود به دانشگاه و در نتیجه افزایش دائمی تعداد داوطلبان وامانده از تحصیل دانشگاهی.
۳- تاکید بر دروس نظری، کثرت دروسی که به دانش آموز در یک هفته عرضه می شود، عدم ارزش گذاری به آموزشهای خارج از مدرسه و نارسا بودن شیوه مهارت آموزی (مانند طرح کاد در سیستم قدیم) در آموزش متوسطه.
۴- نا متناسب بودن بافت و محتوای برنامه های درسی با شرایط شهرهای کوچک و روستاها.
۵- نداشتن انعطاف لازم برای پذیرش نوآوری ها و پاسخگویی به نیازهای خاص مناطق کشور.
۶- اتلاف منابع به لحاظ شیوه برخورد با تکرار پایه در نظام سالی واحدی و در نتیجه تشدید ترک زودرس تحصیل و فقدان تسهیلات مناسب برای بازگشت مجدد به تحصیل.
۷- تشدید جو حاکم بر جامعه مبنی بر کم ارزش بودن آموزش های کاردانش در مقایسه با آموزش متوسطه به واسطه:
– فقدان هدایت تحصیلی صحیح و سوق دادن دانش آموزان بی علاقه و سرخورده به آموزشهای کاردانش.
– اعمال روشهای اجرایی که باعث منزوی شدن و کم ارزش جلوه کردن این آموزشها می شود.
– کم توجهی به امکانات محیط و نیازهای آن و نبودن ارتباط متقابل بین محیط و مؤسسه آموزشی.
۸- سازماندهی غیر منعطف در اجرای آموزشها که استفاده بهینه از کلیه منابع بالقوه مفید برای آموزش کاردانش را دشوار می سازد.
2-6- مزایای شاخه کاردانش
– وارد شدن مفهوم گواهینامه مهارت در کنار دیپلم متوسطه و دانشنامه کاردانی در نظام آموزش و پرورش امکان تنظیم امر استانداردهای مهارت و ارتباط طولی و عرضی سطوح مهارت را با یکدیگر در این نظام فراهم می آورد. در حال حاضر هر یک از این سطوح به طور جداگانه و جدا از یکدیگر عمل می کنند.
با ارزش قائل شدن- طبق ضوابط معین- برای آموخته های خارج از مدرسه فواید زیر حاصل می شود :
– ارتباط بین آموزش و بازار کار به صورت فعال برقرار می گردد؛
– منابع گسترده و قابل توجهی برای حرفه آموزی در اختیار آموزش و پرورش قرار می گیرد؛
– ارزش فرهنگی و اجتماعی فعالیت های فنی و حرفه ای در جامعه ارتقاء می یابد؛
– به دلیل تعیین صلاحیت کارگاههای مشمول، زمینه ارتقاء سطح دانش فنی صاحبان حرف فراهم می آید؛
– برای دانش آموزانی که به دلایلی ناچارند تحصیل را رها کرده و به کار روی آورند، تسهیلاتی جهت بازگشت مجدد به مدرسه، پس از رفع موانع و استفاده از آموخته های فنی حین اشتغال فراهم می گردد؛
– برای آموزش فنی و حرفه ای دختران تسهیلات جدیدی فراهم می گردد؛
– امکان مشارکت بخش غیرانتفاعی و شرکتهای تولیدی دولتی و غیردولتی در آموزش فنی و حرفه ای بهتر فراهم می گردد؛
– امکاناتی برای حرفه آموزی دیپلمه های نظری و یا ترک تحصیل کنندگان دوره متوسطه، با برخورداری از معافیت تحصیلی و تحت نظارت آموزش و پرورش فراهم می آید.در حال حاضر استفاده از امکانات حرفه آموزی موجود در جامعه نیازمند گذراندن دوره نظام وظیفه می باشد و محیط های کارآموزی نیز متناسب با مقتضیات سنی و تربیتی دانش آموزان طراحی و اداره نمی شود.
با پذیرفتن مهارت های آموخته شده به عنوان جزئی از دروس دیپلم متوسطه فواید زیر حاصل می شود :
– ارزش اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی حرفه آموزی و کار مفید افزایش می یابد؛
– راه جدیدی برای حرفه آموزی در درون نظام آموزش و پرورش باز می شود؛
– امکان نزدیکتر شدن آموزش با زندگی واقعی باز می شود؛
– از مرکز توجه قرار داشتن آموزشهای نظری کاسته می شود؛
– همراه با صرف وقت کمتر (به علت امکان پودمانی ارائه کردن دروس کاردانش در دوره های کوتاه مدت) امکان تطبیق بیشتر برنامه های آموزشی با نیازهای محیط و منطقه فراهم می آید. امکان توجه بیشتر به علاقه و استعداد دانش آموزان فراهم می گردد؛
ورود به شاخه کاردانش متناسب با امکانات آموزشی هر منطقه و امکانات تحصیلی هر دانش آموز کاملاً قابل انعطاف بوده و گذراندن هر یک از سطوح مهارت (که به تنهایی نیز قابلیت اشتغال دانش آموز در بازار کار را ایجاد می نمایند) و دروس مشترک هر کدام مقدم بر دیگری و یا به صورت همزمان نیز میسر خواهد بود. ادامه تحصیل دارندگان دیپلم کاردانش در دوره های کاردانی طبق ضوابط و شرایط هر رشته امکان پذیر خواهد بود (دفترکاردانش، 1387).
همزمان با برنامه های توسعه سرمایه گذاری عمرانی در کشور، و همچنین با توجه به تصویب سند تحول راهبردی کشور در مرداد ماه 89 در بند 4 هدفهای کلان، توجه به منابع نیروی انسانی ماهر از اولویت خاصی برخوردار می باشد:
تربیت انسانی مؤمن و متخلق به اخلاق اسلامی، پرسشگر و فکور، خلاّق و کارآفرین، سالم و با نشاط، انتخابگر و آزاد منش، قانون گرا و نظم پذیر، عدالت خواه و صلح جو، وطن دوست، استقلال طلب و ظلم ستیز، جمع گرا و جهانی اندیش، خودباور و مقتصد، امیدوار و منتظر، دانا و توانا، شجاع و ایثارگر، پاکدامن و با حیاء، مسئولیت پذیر و وظیفه شناس (شایستگیهای پایه در ساحت های شش گانه تربیت) و آمادهی ورود به انواع تربیت تخصصی و شغلی برای زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی براساس نظام معیار اسلامی (وزارت آموزش و پرورش، 1389 ص 20).