
اصول عزت نفس
شیوه و سبک زندگی شخص در شکلگیری احساس خود ارزشمندی اهمیت به سزایی دارد. اشخاصی که ویژگیهای یاد شده در زیر،بخش لاینفکی از زندگیشان است دارای احساس خود ارزشمندی سالم و بالایی هستند:
آگاهی و هوشیاری:
چنانچه در زندگی رفاه افراد به استفادهی مناسب از آگاهی و هوشیاری بستگی داشته باشد، در آن صورت تعهد به دانستن و میزان آگاهی آنها از اعمالی که انجام میدهند تنها و مهمترین عامل تعیین کنندهی کارآمدی شخص که در زندگی خصوصی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی سرگردان و بی هدف باشد نمیتواند احساس توانایی، شایستگی و کفایت کند اشخاصی که بدون هدف و بدون تفکر منطقی معقولانه زندگی میکنند و از واقعیتهای رنج آور و آزار دهنده اجتناب میکنند از کمبود احساس کار آمدی شخصی رنج میبرند. آنها کاملاً به نقاط ضعف خود واقف هستند خواه از آنها آگاه و یا ناآگاه باشند هر انسانی بارها نیاز دارد آن سطح هوشیاری را که میتواند در آن به فعالیت بپردازد، انتخاب کند (هال،2003).
خودپذیری
در عمیقترین سطح، خود پذیری، تعهد و اعتقاد به ارزشمند بودن است. خودپذیری، تظاهر به داشتن احساس ارزش مثبت که شخص فاقد آن است، نمیباشد، بلکه پیامد احساس ارزش مثبت در شخص است که مبنای دستیابی به احساس خود ارزشمندی قرار میگیرد. خود پذیری گرایش به تایید همه جانبه شخصیت است. خود پذیری تا حدودی از طریق تمایل برای پذیرش آنچه که فکر میکند، آنچه که احساس میکند، آنچه که انجام میدهد، آنچه که هست و قبول واقعیتها بدون انکار و یا گریز از آن امکان پذیر میباشد (هیلگارد، 1368).
خودپذیری پیش شرط تغییر و رشد است. باید به افراد آموخت که شکلگیری خود ارزشمندی در گرو خود پذیری و احترام به واقعیت خود و پذیرفتن آن است و درمان موفقیت آمیز آن با افزایش خود پذیری و مراجع آغاز میگردد (بیابانگرد، 1372).
خود مسئولیتی:
فرد برای داشتن احساس کفایت و شایستگی در زندگی و احساس برخورداری از شاد زیستن، باید احساس کند که در زندگی خود کنترل دارد.قرار گرفتن در این وضعیت مستلزم آن است که فرد مسئولیت اعمال خود و تلاشهایش را برای رسیدن به هدفهایش بر عهده بگیرد که معنای آن پذیرفتن مسئولیت در قبال زندگی و بهزیستی خود است. خود مسئولیتی موارد زیر را شامل میشود.
- من مسئولیت دست یافتن به آرزوها و خواستههایم را دارم.
- من مسئول آن سطح از هوشیاری و آگاهی هستم که در کارهایم و نیز در ارتباطهایم نشان میدهم.
- من مسئول انتخابها و اعمال خود هستم.
- من مسئول رفتار خود با دیگران از جمله: همکاران، همسر، فرزندان، دوستان و همسایگان خود هستم.
- من مسئول شادمانی و رضایت شخصی خویش هستم.
- من مسئول چگونگی برنامهریزی برای اوقات خود و اولویت قایل شدن برای کارهای خود هستم.
- من مسئول انتخاب و گزینش ارزشها و باورهایی هستم که با آنها زندگی میکنم. (ولز و میلر[7]، 2002، به نقل از امیری، 1390).
ابراز وجود:
ابراز وجود یعنی بیان خود، ابراز خود به معنای ارزش گذاشتن به نیازها و خواستهها، ارزشها و اعتقادات و جست و جو کردن راههای منطقی برای توصیف آن در دنیای واقعی است. برعکس آن تسلیم شدن در برابر ترس و کم رویی که به مثابهی مخفی ساختن ابدی خویش در محیطی تنگ و تاریک است، جایی که شخص خود را در آن جا پنهان میسازد و متوقف میماند، مراجع که فاقد قاطعیت، جرات و ابراز وجود است، از درگیر شدن با اشخاصی که ارزشهای متفاوتی دارند اجتناب میکند، یا اینکه همواره سعی میکند دیگران را خشنود سازد، آنها را آرام کند، دستکاری کند و فریب دهد، و یا اینکه فقط سعی میکند «وابسته» و «متعلق» به دیگران باشد (کریمی، 1373).
هدفمندی:
زندگی فرایندی پویا، مستلزم و مولد تعریف شده است. از این رو هدفمندی جزء مهم فرایند زندگی است. هدفمندی در زندگی به معنای استفاده از نیروها و قابلیتهای خود برای دستیابی به هدفهایی است که انتخاب کرده است. هدفهایی نظیر: تحصیل، تشکیل خانواده، کسب درآمد برای امرار معاش، انتخاب یک شغل و تولید… اهدافها فرد را وادار میسازند از تواناییها و قابلیتهای خود استفاده کند و به زندگی معنا ببخشد (هرمن[8]، 2000).
اگر فرد دریابد که هدف و خواسته هایش مهم هستند، آن وقت یاد میگیرد به هدفها و خواستههایش توجه بیشتری داشته باشد، آنها را جدی تلقی کند؛ درباره آنها فکر کند و انرژی بیشتری صرف رسیدن به هدفها و خواستههایش بنماید، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و با احترام و توجه به خود رفتار کند (همان منبع).
[1]– awarenece
[2]– self – acceptance
[3]– self – responsibility
[4]– self – assertiveness
[5]– purpose fully
[6]– Integrity
[7]-Wells & Miller
[8]– Herman