
بودجه عملیاتی یک برنامه سالانه است که در آن رابطه بین منابع مالی تخصیص یافته و نتایج حاصل از اجرای هر برنامه با شاخصهای کمیتپذیر نشان داده میشود. از نظر فیلدینگ اسمیت بودجه عملیاتی منابع را بر مبنای نیل به نتایج مشخص و قابل سنجش تخصیص میدهد (پناهی،1383، ص3). کمیسیون هوور معتقد بود در بودجههای عملیاتی باید توجه روی ویژگی عملکرد نسبی کاری که باید انجام شود یا خدماتی که باید ارائه شود متمرکز باشد نه روی چیزهایی که باید خریداری شود؛ زیرا اشیاء خریداری شده ابزارهایی برای نیل به یک نتیجهاند نه خود نتایج. (Anderews, 2001, p.18)
بودجهریزی عملیاتی همچنین بیانگر روشهایی برای اندازهگیری منابع یا ورودیها در برابر خروجیها یا ستادههاست و اینکه چگونه فعالیتها به نتیجه منجر میشود. (Hatry, 1989, p.473)
امروزه بودجهریزی عملیاتی معروف به بودجهریزی برای نتایج است (Schick, 1990, p.26 and OECD, 1994, 1995). این اندیشه به جای تأکید بر مخارج دولت به عملکرد برنامههای دولت توجه دارد. رویکرد این نوع بودجهریزی عبارت است از :
- تمرکز بر شاخصهای اندازهگیری نتایج و پیامدهای عملکرد در ارتباط با فرایند برنامهریزی استراتژیک.
- تأکید بر کنترل عدم تمرکز و حذف بوروکراسی در تصمیمگیری بودجه.
- تغییر در پاسخگویی در قبال رعایت مقررات به پاسخگویی در قبال نتایج (Andrewes, 2001, p.20)
بودجه علمیاتی یک روش مکانیکی در تخصیص منابع نیست. در روش مکانیکی منابع مالی معینی برای سطح معینی از عملکرد تخصیص مییابد. در این روش ممکن است به دلیل پایین در نظر گرفتن اهداف و تحقق عملکرد مورد نظر مسئولیت پاسخگویی مدیران کاهش یابد. در بودجهریزی عملیاتی کارایی و اثربخشی مورد نظر است. در کارایی استفاده بهینه از منابع و امکانات مادی و انسانی مورد توجه است. اما اثربخشی نشان میدهد که تا چه حدی عملیات به نتایج مورد انتظار منجر شده است؛ یعنی عملکرد حاصل از به کارگیری منابع چقدر است و چگونه حاصل شده است.
بودجهریزی عملیاتی فرایند تنبیهی نیست. در روش تنبیهی به دلیل عدم نیل به نتایج مورد انتظار منابع مالی کاهش مییابد. مدیریتها، برنامهها و منابع مالی تغییر مییابند. بودجه عملیاتی از دو فرایند معکوسی تشکیل شده است؛ یعنی هم از بالا به پایین و هم از پایین به بالا بهطور همزمان اجرا میشود. (پناهی،1383،ص 5)
بودجه عملیاتی همه فعالیتهای مستقیم و غیرمستقیم مورد نیاز در برنامه را در برمیگیرد و نیز برآوردی از هزینه همه فعالیتهاست. در این روش به هر دستگاهی بودجهای متناسب با حجم عملیاتی که انجام میدهد تخصیص مییابد. دستگاههای مجری باید پاسخگوی این سؤالها باشند که با اعتبارات تخصیصی چه کاری را انجام دادهاند و آیا نتایج و منافع حاصل حداقل معادل با هزینههای انجام شده است یا خیر؟ مخارج دولتی چه منافع مادی و غیرمادی را به دنبال داشته است؟ هر دستگاه اجرایی در قبال فعالیتها و خدماتی که ارائه میدهد اعتبار دریافت میکند. به صرف اینکه دستگاهی وجود خارجی دارد و برای اداره آن و موجودیتش هزینههایی باید صرف شود اعتبار تخصیص داده نمیشود.
بودجهریزی عملیاتی هم برنامهریزی و هم ارزیابی است که اعتبارات هزینه شده تا چه حدی نتایج مورد انتظار را به ارمغان آورد است. در این روش بخشهای متخلف اداری بر اساس استانداردها یا شاخصهای عملکردی پاسخگو هستند. برای این منظور به مدیران اختیار عمل بیشتری تفویض میشود و لازم است از مشارکت مدیران در سیاستگذاریها، تدوین برنامههای راهبردی، تعیین اولویتها و ارزیابی عملکرد استفاده شود. بودجه عملیاتی بین برنامههای راهبردی، اهداف بلند مدت و تخصیص منابع برای رسیدن به نتایج مورد نظر رابطه برقرار میکند.
با مرتبط ساختن برنامههای بودجهبندی شده و عملکرد، پاسخگویی دولت در برابر مردم و قانونگذار افزایش مییابد. در بودجه عملیاتی قبل از تخصیص منابع از مدیران میخواهند به این سؤالات پاسخ دهند. وضع فعلی چگونه و کجاست، میخواهیم به کجا برویم، چگونه باید به این اهداف برسیم و چگونه باید مسیر پیشرفت خود را اندازهگیری کنیم. پس از تخصیص منابع باید به این سؤالات پاسخ داد که تا چه حدی از منابع و امکانات تخصیصی استفاده مفید شده است؟ تا چه حدی به اهداف مورد نظر رسیدهایم یعنی نتایج حاصل تا چه حدی با نتایج مورد انتظار مطابقت دارد؟ این نتایج تا چه حدی به تحقق برنامههای دولت کمک کرده و رفاه عمومی را افزایش داده است؟ (عباسی، 1388، 208)
این بودجهریزی طراحی شد تا کارایی بلند مدت فعالیتهای دولت را بهبود دهد. در این روش بودجهریزی مبتنی بر همبستگی بین آنچه دولت انجام میدهد و پولی که خرج میکند، به مدیران امکان میدهد تا حجم کار و هزینه هر واحد محصول را اندازهگیری کنند. بودجه از حاصل ضرب هزینه هر واحد خروجی در تعداد محصولات و خدمات مورد نیاز در سال آینده به دست میآید. تأکید بر گستردگی و بزرگی بودجه و اندازه دولت نیست بلکه به اندازهگیری حجم کار دستگاه اجرایی توجه میشود. تأکید بر کاری است که باید انجام شود نه فواید و اهداف آن کار. بودجهریزی عملیاتی فرایند بودجهای دولت گستر نیست بلکه تأکید بر انسجام اطلاعات فعالیتها و بودجه ریزی است.
بودجهریزی عملیاتی چرایی انجام هزینههاست؛ زیرا بر نتایج بهدست آمده تمرکز دارد و نه بر پول خرج شده؛ یعنی بر آنچه با پول هزینه شده بهدست آمده است تأکید دارد نه صرفاً به مقدار پولی که برای آن فعالیت هزینه شده است. بودجهریزی سنتی به امکانات و اعتبارات مورد استفاده برای اجرای فعالیتها توجه دارد، در حالی که بودجه عملیاتی به انجام دادن درست فعالیتها و برنامهایی که وظایف اصلی دستگاه اجرایی است توجه دارد. در بودجهریزی مدرن سعی میشود اهداف فعالیتهای دولت شناسایی شود و ستاندهها و نتایج در ارتباط با این اهداف اندازهگیری شوند. یکی از عوامل مهم در این راستا، طبقهبندی مخارج بر حسب “برنامه”، “برنامه فرعی” و “فعالیت” است. لازم است رابطه این طبقهبندیها با اهداف تبیین شود؛ برای مثال میتوان بین مخارجی که صرف بهداشت عمومی میشود با اهداف کلی دولت در برنامههای پیشگیری و مراقبت بهداشتی ارتباط برقرار کرد. بهطوری که اعتبارات به عملیات بیهدف بهداشت عمومی تخصیص داده نمیشود بلکه به عملیات هدفمند و نتایج مورد توقع پرداخت میشود. خلاصه آنکه اساس نظام بودجهریزی سنتی (یا هزینهای) آن است که اعتبارات کجا و چگونه هزینه شده است، اما اساس نظام بودجهریزی عملیاتی آن است که اعتبارات برای چه اهداف و نتایجی هزینه خواهد شد. بنابراین در بودجه عملیاتی اعتبارات به “نتیجه” تخصیص داده میشود نه به “هزینه”. (عباسی، 1388، 209)