
تعهد متوسط
الف). نتایج مثبت برای افراد: با افزایش تعهد کارکنان، آنان احساس وفاداری و وظیفهشناسی بیشتری به سازمان میکنند. تعهد بیشتر، امنیت و کامیابی افراد را نیز افزایش میدهد. سطح متوسط تعهد به معنای وفاداری کامل و نامحدود برای سازمان نیست. در این سطح افراد کاملاً جذب سیستم نمیشوند و شخصیت خود را بهمثابه انسان حفظ میکنند. بنابراین تعهد متوسط به معنای پذیرش برخی از ارزشهای سازمانی است و افراد ارزشها و تمامیت شخصیتی خود را مادامی که با احتیاجات سازمان مغایرت نداشته باشد، حفظ میکنند. این حالت را میتوان فردگرایی خلاقانه نامید؛ یعنی پذیرفتن ارزشها و هنجارهای اساسی سازمان و نپذیرفتن ارزشها و هنجارهای غیرضروری و زیانآور آن.
ب). نتایج مثبت برای سازمان: نتایج افزایش تعهد، قابل توجه است. احساس وظیفهشناسی و وفاداری افراد، منافع سازمانی را در پی دارد. نتایج مثبت برای کارکنان و به واسطه آن برای سازمان عبارت است از: استمرار خدمت کارکنان، کاهش تمایل به ترک خدمت و افزایش رضایت شغلی.
ج). نتایج منفی برای افراد: سطح متوسط تعهد همیشه برای افراد مطلوب نیست. افرادی که برای کارفرماهای خود احترام قائل نیستند بهطور آهسته و نامشخص به ردههای عالی سازمان راه پیدا میکنند. همچنین این افراد ممکن است به راحتی نتوانند خودشان را با تعهدات واحد سازمانی خویش سازگار کنند.
د). نتایج منفی برای سازمان: کارفرمایان باید کارکنان را به همکاری دعوت کنند. افرادی که تعهد کاملی به سازمان ندارند از انجام کارهای خارج از حیطه وظایف خود اجتناب خواهند کرد. رفتارهای مطلوبی همچون همکاری، پیشنهاد دادن، اظهارنظر و حسن نیت و مراعات حال دیگران از جمله رفتارهای مهمیاند که انعطاف لازم برای مواجهه با شرایط پیشبینینشده را فراهم میآورند و سازمان را قادر میسازد از مشارکت افراد در این زمینه استفاده کند. اما افرادی که تعهد کامل (به سازمان). نداشته باشند از عمل به چنین رفتارهایی احتراز مینمایند. تعهد سطح متوسط همچنین موجب میشود که کارکنان بین انتظارات سازمان و مقتضیات محیط خارج از سازمان تعادل ایجاد کنند. وقتی بین مسئولیت در مقابل جامعه و وفاداری به سازمان تضاد حاصل شود کارکنان دارای تعهد متوسط با محرکهای مختلفی مواجه میشوند و ممکن است رفتاری که از سوی جامعه انتظار میرود را انتخاب نمایند و منافع سازمان را فدای منافع اجتماعی کنند.
2-1-5-3. تعهد سطح بالا
الف). نتایج مثبت برای افراد: سطح بالای تعهد، استمرار خدمت کارکنان را در سازمان سبب میشود. در این حالت وفاداری به سازمان بهرغم فشار خارجی در حد بالا و مطلوبی قرار دارد. سازمان بهطور معمول برای مطیع بودن کارکنان و پذیرش قدرت، پاداش در نظر میگیرد و این تفکر را بر کارکنان القا میکند که به سازمان وفادار باشید تا سازمان به شما وفادار باشد. تعهد قوی، اعضای سازمان را پرشور و باتعصب میسازد.
ب). نتایج مثبت برای سازمان: کارکنان متعهد سبب ایجاد ثبات و اطمینان در سازمان میشوند. برخی سازمانها به تعهد قوی بهمثابه پدیدهای مطلق و غیرقابل تردید مینگرند و معتقدند این امر برای تحقق اهداف سازمان نه تنها مطلوب بلکه ضروری است. کارکنان متعهد به واسطه وفاداری افراطی خود به سازمان، تقاضای موءسسه را برای تولید و کار بیشتر با کمال میل میپذیرند. بنابراین سازمان از سطح بالای عملکرد کارکنان و همچنین اجرای کامل امور، اطمینان حاصل میکند.
ج). نتایج منفی برای افراد: سطح بالای تعهد در سازمان ممکن است فرصتهای رشد و فعالیت افراد را محدود کند. همچنین قوه خلاقیت و نوآوری آنها را خاموش میکند. اگر افراد، تعهد قوی به هنجارهای سازمان داشته باشند در مقابل تغییرات مقاومت خواهند کرد. تعهد قوی ممکن است منجر به اختلال در روابط خانوادگی شود. برخی پژوهشگران نشان دادهاند که دانشمندان و آکادمیکهایی که به کار خود به شدت علاقهمند هستند تمایل اندکی به روابط خانوادگی دارند. بارتولم(1). و ایوانز(2). ادعا دارند مدیران هم در سازمان درگیری زیادی دارند و هم در خانوادهشان اما خود مدیران گزارش میدهند دو برابر زمان و انرژی مصروفه به زندگی خانوادگی را به حرفه خود اختصاص میدهند (راندل. 1374. 39). بنابراین زندگی خانوادگی مدیران متعهد بهندرت مزاحم زندگی شغلیشان میشود اما بالعکس زندگی حرفهای در زندگی خانوادگی و اوقات فراغت مدیران اختلال ایجاد میکند.
تعهد قوی همچنین میتواند موجب ایجاد تنش در روابط متقابل بین افراد شود. کارکنان متعهد ممکن است احساس هویت خود را از دست بدهند (بیگانگی از خود). و همچنین توانایی ارتباط با دیگران را نیز نداشته باشند (بیگانگی گروهی). انرژی و زمانی را که افراد متعهد به سازمان اختصاص میدهند میتواند محدودکننده روابط غیررسمی باشد. بنابراین با اینکه سطح بالای تعهد به افزایش بهرهوری منجر میشود اما افراد متعهد از سوی همکاران با برچسبهای مختلف، نابهنجار نامیده میشوند و در برقراری الگوهای مشترک بین همکاران با مشکل مواجه خواهند شد.
در شرایط تعهد بالا، سازمان بر زندگی افراد چیره میشود و افراد قادر به تقسیم عادلانه انرژی
خود بین سازمان و زندگی شخصی نیستند و معمولاً در این رقابت، زندگی سازمانی پیروز میشود و انرژی کمی برای زندگی شخصی تخصیص مییابد. بنابراین ممکن است هیچ تعادلی بین کار و زندگی به وجود نیاید.
د). نتایج منفی برای سازمان: تعهد بیش از حد، ممکن است انعطافپذیری سازمان را کاهش دهد. این عدم انعطاف میتواند ناشی از اطمینان کامل به خطمشیها و رویههای گذشته و مستمسک قراردادن اعمال سنتی باشد. افرادی که تعهد کامل به سازمان دارند قادر به اجرای راهکارهای جدید نیستند.
دلبستگی بیش از حد کارکنان به سازمان ممکن است اعتقادات اصلی آنان را تحتالشعاع قرار دهد. رفتار متعصبانه سازمانی میتواند مشکلاتی مانند نارضایتی سایر کارکنان و مخالفت افراد خارج از سازمان را در پی داشته باشد. سرانجام یکی از مهمترین و ناشناختهترین نتایج منفی سطوح بالای تعهد این است که کارمندان متعهد ممکن است به دلیل حفظ منافع سازمان مرتکب رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی بشوند. کارکنانی که بر فعالیتهای غیرمشروع سازمان صحه میگذارند و به منافع سازمانی بیش از منافع شخصی میاندیشند، بهمنزله انسان سازمانی مطلوبی نگریسته میشوند که فردیت خود را تسلیم ربالنوعهای سازمان میکنند.
سازمان میتواند در کوتاهمدت از پنهانکردن اقدامات غیرمشروع خود سود جوید اما نتایج بالقوه چنین فعالیتهایی تصور عمومی را از سازمان، تیره و مبهم میسازد و سبب میشود سازمان در بلندمدت، مشتریان و سهامداران و کارکنان لایق خود را از دست بدهد و اعتراض عمومی را برای زیرپاگذاشتن قوانین و مقررات دولتی به دنبال داشته باشد که چنین پیامدهایی به مصلحت سازمان نیست.آشکار است سطوح پایین تعهد نه برای فرد مطلوب است و نه برای سازمان، در این حالت مزایای حاصل از استمرار خدمت کارکنان از دست میرود و سازمان ناچار به تحمل نیروی کارغیروفادار و ناثابت است.