
اجزاء سرمایه در گردش
2-8-1) داراییهای جاری
ماتور[1] (2003) دو ویژگی اصلی را برای داراییهای جاری بر شمرد که عبارتند از عمر کوتاه مدت و تبدیل آن به سایر اشکال دارایی. شرکتها میتوانند از طریق اداره صحیح موجودی نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا، نرخ بازده را حداکثر کند و ریسک نقدینگی و تجاری را به حداقل برساند. بالا بودن مانده داراییهای جاری یا هریک از حسابها، ریسک را افزایش میدهد (ماتور، 2003).
2-8-1-1) وجه نقد
وجه نقد هم شامل تنخواه و هم شامل پول نقد نزد بانک میشود. یک شرکت برای معاملات و اهداف سوداگری[2] نیاز به وجه نقد دارد. وجه نقد منجر به توسعه نقدینگی شرکت می شود اما سوال اینجاست که چرا شرکت در زمانیکه اختیار سرمایهگذاری در اوراق بهادار کوتاه مدت را دارند، باید ذخایر نقدی داشته باشد؟ پاسخ این سوال ایجاد نقدینگی بیشتری در زمانی است که اوراق بهادار قابل معامله[3] باشد. وجه نقد باید در سرمایه گذاریها مورد بررسی قرار گیرد که برای یک کسب و کار اطمینان پیوستهای از این سرمایهگذاری حاصل شود. بدون شک یک شرکت زمانی میتواند از وجه نقد خود بهره جوید که آنرا در اوراق بهادار قابل معاملهای که نیز قابل پرداخت باشد سرمایه گذاری نماید. نگهداری ذخایر نقدی برای تمامی کسب و کار امری قابل توجیه میباشد اما چه مقدار وجه نقد بایستی یک شرکت نزد خود نگه دارد؟ سوال خیلی مهمی است، زیرا حداقل وجه نقد ممکن است شرکت را در موقعیتی که توانائی پرداخت بدهیهای جاری خود نداشته باشد، قرار میدهد (ژانگ، 2012).
از سوی دیگر تراز نقدی[4] ممکن است هیچ بازدهای را حاصل نکند. سطح حداقل ذخایر نقدی وابسته به توانائی یک شرکت در جهت افزایش وجه نقد در زمانی است که اولاً مورد نیاز باشد، ثانیاً در آینده به وجه نقد نیاز داشته باشیم و بر این اساس وجه نقد را درجهت مقابله با وقایع ناگهانی آتی نگه دارند.
شرکتها همچنین می توانند با ذخایر نقدی کافی از فرصتهای سرمایه گذاری در دسترس بهره ببرند اما داشتن سطح بالایی از ذخایر نقدی، یک منبع بیهوده (بلااستفاده) را ایجاد نماید. افزایش ذخایر نقدی معمولاً به فرصتهای سرمایهگذاری در دسترس آتی، بازده سرمایهگذاری و هزینه معاملات سرمایهگذاریها در بازار وابسته میباشد. ما کمینه و ماکزیمم کردن تراز نقدی را مورد بحث قرار دادیم اما تراز نقدی بهینهای که میتواند با سودآوری و نقدینگی تراز شود، چیست؟
میلر- اور[5] (1966) معتقد است که مدل مدیریت نقد، مدلی ریاضیاتی میباشد که فقط به شرکتها جهت درک تراز نقدی بهینه هدف[6]، یاری نمیکند بلکه در جهت درک سطح ماکزیمم ذخایر نقدی میباشد.
Z = {(3 × TC×V) / (4×R) + L)} 1/3
این فرمول تراز نقدی هدف را فراهم میآورد که:
TC: هزینه معاملات[7]
V: واریانس جریان نقدی خالص روزانه[8]
R: نرخ بازده سرمایه گذاری کوتاه مدت[9]
L: حد تحتانی (پائینی)[10]
میلر همچنین فرمولی را برای سطح فوقانی یا تراز نقدی ماکزیمم[1] ایجاد کرده است.
= 3Z-2L تراز نقدی ماکزیمم
مدیریت یک شرکت تصمیم روی تراز نقدی کمینه و یا حد نقدی تحتانی را از طریق بهخاطر آوردن فاکتورهای که قبلاً بحث کردیم، میگیرد. به گفته میلر در صورتی یک شرکت وجه نقد بیشتری از تراز نقدی هدف داشته باشد، در آن زمان بایستی اقدام به خرید اوراق بهادار نماید تا بتواند سطح نقدی خود را کاهش دهد. و اگر منابع نقدی کمتری نسبت به جریان نقدی هدف داشته باشد، در آن زمان بایستی اقدام به فروش اوراق بهادار نماید. د.
[1] Maximum Cash Balance
[1] Mathur
[2] Speculation Purpose
[3] Marketable Securities
[4] Cash Balance
[5] Miller-Orr
[6] Optimal Target Cash Balance
[7] Transaction Cost
[8] Variance Of Net Daily Cash Flow
[9] Rate Of Return On Short Term Investment
[10] Lower Limit