اجزاء برنامهریزی استراتژیک
برای برنامهریزی و تدوین استراتژی در سازمانها مراحل زیر باید انجام پذیرد. ابتدا باید بیانیه مأموریت و چشمانداز سازمان مشخص گردد. در این مرحله فلسفه وجودی سازمان تشریح
میگردد. درگام بعد، مضامین استراتژیک یا فرایندهای ارزشافزایی که در دستیابی به چشمانداز مـؤثرند؛ مشخص میگردد. گام بعد تعیین اهداف کلان سازمان است. در این قسمت جهتگیری کلی سازمان مشخص میگردد. در مرحله بعد تجزیه و تحلیلهای محیط سازمان صورت میگیرد. یکی از روشهای مناسب برای این کار، استفاده از ماتریس سوات میباشد. ماتریس سوات این امکان را ایجاد میکند که با استفاده از نقاط ضعف و قوت داخلی و تهدیدها وفرصتهای خارجی، استراتژیهای مناسب سازمان تدوین گردد. در این بخش، مدل ارائه شده متناسب با سازمانهای رسانهای بومی گردیده و هر یک از مراحل به تفضیل توضیح داده شده است.
2-2-5-بیانیه مأموریت و چشمانداز
بیانیههای مأموریت و چشمانداز، اهداف اصلی و جهتگیری سازمان را تعیین میکند. در این گام شرکت باید چرایی و چگونگی حضورش را در محیط کسب و کار توصیف کند. مرحله تعیین مأموریت و چشمانداز یکی از مهمترین مراحل برنامهریزی استراتژیک است که البته کمتر از سایر مراحل درک گردیده است (رالف[1]، 2007: به نقل از میدانچی، 1392).
ماموریت یک سازمان نشان دهنده علت یا فلسفه وجودی و رسالت سازمان بوده و به بیانی دیگر هویت سازمان است .بیانیه ماموریت سازمان جمله یا عبارتی است که بدان وسیله مقصود یک سازمان از مقصود سازمان مشابه متمایز می شود و آن بیان کننده علت وجودی سازمان است. از ماموریت سازمان می توان به این پرسش پاسخ داد که فعالیت ما چیست؟ بیانیه ماموریت را گاهی گزاره اعتقادات ،بیان مقصود، بیان فلسفه، بیان باورها، بیان اصول سازمان، بیان چشم اندازهای سازمان یا گزاره ای می نامند که معرف شرکت است. بیانیه ماموریت بیانگر چشم اندازهای بلندمدت سازمان در قالب آنچه که می خواهد باشد و کسانی که میخواهد به آنها خدماتی را ارائه کند است )ارسالان[2]، 2008: به نقل از ابویی، 1391).
چشم انداز سازمان تصویری از آینده میسازد که جهت گیری سازمان را تشریح و به اشخاص کمک می کند تا بفهمند چرا و چگونه باید سازمان را پشتیبانی کنند. چشم انداز، سازمان را از ثبات مأموریت و ارزشهای بنیادی به پویایی استراتژی، سوق میدهد. استراتژی برای رویارویی با انو اع متغیر ناشی از محیط خارجی و ظرفیتهای داخلی، در طی زمان ایجاد و توسعه یافته است. (کاهرامان[3]، 2007: به نقل از ابویی، 1391)
مأموریت و چشمانداز به اندازهای در روند برنامهریزی استراتژیک هر سازمان مؤثر است که پیتر دراکر کار اصلی را در مدیریت استراتژیک نگاه به سازمان از زاویه مأموریت و چشمانداز سازمان میداند (دراکر[4]، 1974: به نقل از میدانچی، 1392). بیانیه مأموریت سندی است که یک سازمان را از سایر سازمانهای مشابه متمایز مینماید (دیوید، 1997) و چشمانداز به روشنی، وضعیت ایدهآل آینده یک سازمان را بیان میکند. این تعریف به اندازهای در فعالیت سازمان مؤثر است که طبق نتایج بدستآمده (پیرس[5]، 1987، 109-115: به نقل از میدانچی، 1392) چشمانداز سازمانهایی که عملکرد عالی دارند در مقایسه با سازمانهایی که عملکرد ضعیفی دارند متعالیتر است. هدف از تعریف چشمانداز ایجاد دیدگاه مشترک از آینده سازمان برای تمامی کارکنان به ویژه رهبران سازمان است (رالف، 2007: به نقل از میداچی، 1392).
[1] – Ralph
[2] -Arslan
[3] -Kahraman
[4] – Drucker
[5] – Pearce